Saturday, October 22, 2011

PORTRAIT OF A YOUNG FRIEND IN BLACK AND WHITE تکچهره ی دوست جوان درسیاه وسپید

چند واژه و چند سیاهی
کسی که دست چند واژه
و چند سیاهی را گرفت
در چند واژه  و
چند سیاهی
رها شد
رها
شده
بود
همین که چند گامی پیش تر رفتی
واژه و سیاهی پیش تر رفت
تو پیش تر نرفتی
و چند
و چون
ی
پاییز ۲۰۰۹ 

IN SHADOW-2 زهره خالقی: درسایه-۲

سایه یی بود که آمد 
و سایه یی که آمد 
تن بر تنی تنها زد و رفت 
آن که مست آمد و دستی به دل ما زد و رفت  
در این خانه ندانم به چه سودا زد و رفت 
خواست تنهایی  ما را به رخ ما بکشد 
تنه یی بر در این خانه تنها زد و رفت*
و سایه بود 
که تنها به تنی 
تن زد و رفت 
و حالا که دست بر دیواری سرد می کشم 
بی دریچه و
 در 
تنها صدای سوت قطاری را می شنوم 
که جیغ بنفش می کشد 
و در غاری کبود می دود
تا دورهای آشیاندردی دور
در سایه  

*چهار خط از:هوشنگ ابتهاج سایه  
اکتبر ۲۴ 

Thursday, October 20, 2011

BITTER PALP

سنگ   رهرو   دیوار 
سار   خال خال   سنگسار 
راه    سنگین    سوار
بام    خالی   حصار 
خیال کرده بود که حالا موج می زد 
وقتی که در موج می زد غروب یله می کرد 
و موج   و کف   و موج   
از سر او بی خبر می گذشت 
هنوز با ر تپش های تلخ او به خانه نر سیده بود
که بار تپش های تلخ تازه یی بدان افزود
خال خال   خالی 
خالی ی خالی 
خا ل خال 
۲۰ اکتبر    

Saturday, October 8, 2011

THIRD WAVE* *موج سوم ۱-۳۳

از تابستان ۱۳۶۶تهران  تا بعد ...
۱
تا پا ی قله ها رفتیم 
و بر آسمان 
چنگ زدیم 
پژواک آوازمان 
دره را
نقش می زد 
۲ 
خدنگی دیگر 
بر قله ها نشاندیم 
خاخالها 
گام جوانمان را 
آواز می داد 
نبز زخمی کلام 
می تپید 
۳
پیچک ها 
از پلک دریچه 
بر آینه ریخت
پرنده گان 
از بالای بال ها شان
تماشای رویا را
آغاز کردند
پرواز ناب پیچک
باور آینه را 
به تماشای تازه
می نشاند 
۴
شبنم 
بر بستر الف نشست 
سایه های سبز 
میان بوته ها خزیدند
خام مکوروشان رود 
در بند 
نمی گنجید
۵ 
قلاده 
از گردن قول 
برگیرید!
قلاده ها 
از گردن غولان
بر می گرفتند 
ماه و کمان و پیکان
دریای آسمان 
بهار کف بر لب 
می آمد 
۷
ماه و مه بامدادی 
دره ی موج 
رنگین کمان آفتابی ی باد 
۸
بر بوریای آبی ی باد 
بر باد نمی رود 
موج تمام و ناب
۹

و آب های آبی 
و آب ها 
آبی

  


ON A BLUE MAT OF MEMORY WON'T BE BLOWN THAT
PURE FULL WAVE
10
SEARCHING FOR WORD
WAVE IS ROLLING TONGUE ALL THE TIME
THE THIRSTY TONGUE OF EARTH REFRESHING/
 به جست و جوی واژه 
موج زبان می گرداند مدا م 
گلی تشنه ی خاک تازه می شود 
۱۱
جای جنبش جان بود آن جا 
در دمادم موج 
به موجا موج دم 
۱۲ 
از موج که زمزمه می کردند 
ما موج ج دم می زدیم 
در رویاهامان موج ج ج 
زاده شد 
۱۳
و موج 
در شب نیلوفری ی دریا 
به پرواز آمد 
با آواز جمعی پگاه 
۱۴ 
باز  بازیار آب 
کفی بر دهان 
خروش آبی ی 
کف   
۱۵
و موج 
در آوای دریا 
پژواکی آبی 
بر لبان موج گذارد
۱۶
آتش گرفت و گرده گرداند
موج آتش
پنجره ی آب را آتش زد
در بسیط غریو و کف
۱۷
و خانه
د  ر چشم خانه ی موج
موجی تازه شد
تازه شد
۱۸
لغات به ریشه می برد موج
هوای همهمه
خاک خاموش
۱۹
طعم نشستن پی بدی
که مجنون نیست و نمی خواهد هم
سامان رود بلند
در این بی سامانه
۲۰
جدی موج
به بی واژه گی ی واژه
موج سوم
۲۱
با واژه می گذرم
از واژه می گذرم در دریای واژه
تا آوای موج
۲۲
موج سبز باغچه
موج سپید کف و سنگ
خارای تماشا
۲۳
تا کشف ساده ی ماه
در ما به نام من و تو
موج سوم عشق
۲۴
سنگ سبز
سنگ می زید
یا که زندگی بر سنگ می زید
۲۵
در باغ ولوله مو پیچد
موج نسیم در شاخه های واژه
موج از نسیم می گذرد
۲۶
خارای زر
خارای واژه ی نا هموار
موج از نسیم می گذرد
۲۷
رقص مضاعف  دارد
وقتی که می رقصد
بر مهتابی ی مه
۲۸
فراز می گرددپیام
پیام فراز می گردد
فرا ز پیام
۲۹
سکوت
تنها تصویر سکوت است
پیش از سکوت
۳۰
اما موج
موج پیش از موج است
پیش از سکوت
۳۱
تقسیم مقام
لبریخت دلخواه
موج آمد و بر درگاه ریخت
۳۲
به کف و حباب
تقسیم مقام
به تحریر دلخواه
۳۳
گلوی موج
به درگاه خاک
گاهی به تحریر گلو می خواهد
گاهی
به لبریخت دلخواه
تقسیم مقام و موج
می خواند
موج
و مقام
  

از تابستان ۶۶ تا بعد ...
تهران.نیو یورک.واشینگتن 
  collage  installation and blography by: moj book