Friday, November 9, 2012

NIMA@115

نیافت عمر شعر نو با وقت رفتنت پایان 
کنون که سال ها گشت صد و اند ساله یی نیما 
٢١ آبان برابر ١٢ نوامبر یکصد و پانزده سال از زادن نیما و شعر نو امروز می گذرد 
نیما به شعر امروز هویت و رسالت بخشید تا به گفته ی خودش چکیده ی زمان باشد و نه تکرار مکررات.اگر شعر او-شعر نیمایی - شعر امروز و حتا تنها "شعر"عنوان گرفته است هم از این روست .چالش و آزاده گی را همراه  شهادت و آگاهی زمانه ،و مایه ی اصلی رنج خود و دیگران را توا مان دارد تا راهی نو،راهی دیگر و راهی امروزین را آغاز کند.نیما نه تنها خود را آغاز کرد بل دیگران هم در شعر معاصر با نیما آغاز شدند و شعر نیمایی از این جا نام و فرنام گرفت این ها همه را نیما با با مداقه در کار دیگران،از پیشینیان تا غربیان بنیاد نهاد و نقد و نظر،وتاملات و  نگره های خود را بدان افزود تا ان چشمه و رود و دریا ی پهناوررا که نیما نام داشت جاری سازد که او راه خود را خوب شناخته بود
من به راه خود باید بروم  
کس نه تیمار مرا خواهد داشت 
در پر از کشمکش این زندگی حادثه با ر 
گر چه گویند نه هر کس تنهاست 
ان که می دارد تیمار مرا کار منست 
من نمی خواهم درمانم اسیر 
صبح وقتی که هوا روشن شد 
هر کسی خواهد دانست و به جا خواهد آورد مرا 
که در این پهنه ور آب 
به چه ره رفتم از بهر چه ام بود عذاب 
نیما: از شعر مانلی