به خفه خون نشسته ایم بر خفه خوان نشسته ایم...
هنوز با دیدن فیلم فهرست شیندلر شانه هایمان می لرزد و رایش سوم با آن سبیل مسخره اش را تا انتهای تاریخ نمی بخشیم، فاجعه تراژیک نازی ها هیچ وقت شاهدین میلیونی و پخش زنده نداشتند و من بسیاری را می شناسم وقتی می گویی آشویتس یاد بچه هایی می افتند که با نقاشی های رنگارنگشان که در آن یک خانه بود با پنجره و دودکشی که از آن گرما بلند می شد، لابه لای گازها و کوره ها آخرین لبخندشان را می زدند،تصور می کنند. بچه هایی که قرار بود انسان را بسازند که به قول جان لنون تصور کردنش سخته...
ما امروزه مجبوریم تا آشویتس را بنویسیم و تصور کنیم تا زمانی که قلب این شامپانزده جهش یافته به نام آدمی می تپد یادش بماند که تا چه اندازه می تواند شنیع باشد.
امروز دیگر مساله یک گروه تروریستی یا بنیادگرا و جنگ بین شیعه و سنی و خلیفه احمق سیاه پوش نیست بلکه مساله از بین رفتن قبح فاجعه ای است که هر چه بیشتر به اشتراک گذاشته می شود و لایک می خود از یک امر تراژیک به یک کار درام تبدیل می شود و اندک زمانی نمانده تا سانتی مانتالش کنیم...
وقتی عده ای که مدعی انسان والایند و خود را بقایای کتابی می دانند که وارث خرد و آب و روشنی اند این چنین در برابر چشم میلیاردها انسان سر عده ای دیگر را می برند فقط سر چند نفر را نبریده اند!!
داعش و تمام حامیانش و تمام کسانی که مدعی مبارزه با این توحش رداپوش مقدس که بی اذن اسم الله دست به تجاوز گروهی به زن ها نمی زنند و نامش را گذاشته جهاد نکاح و به یقیین مدعی بهشت نیز هستند در حال بریدن سر آدمیت هستند، انسانیتی که پا به فضا گذاشته اما در پشت اکانت های مجازی خود تنهایی اش را غمباد می گیرد.
وقتی یک عده که ما مدعیان منورالفکر! بودن آن ها را بربر می خوانیم می توانند از یوتیوب و فضای نت و شبکه های اجتماعی که لابد با ادعای گزاف کاخ نشینان سفید! برای اعتلای دموکراسی و آزادی بیان ساخته شده اند، شمشیری دو لب ساخته اند که در یک ویدئوی سر چندین انسان را سربریده و به تمامی انسان های جهان از توالت های معابد در توکیو تا پشت میزهای قمار لاس وگاس در گوشی اپل 6 نشان می دهند و با هر کلیک ما فرایند عادی سازی شروع شده و ما عادت می کنیم به خفه خون گیری عمومی در برابر این جنایت فجیع که انسان بر انسان روا داشته...
اگر دیروز بساط بسمل شدن در شعرها مزین می شد تا صله ای گرفته شود امروز را چه بنامیم که همراه با دیدن ویدئوی سربریدن دولت اسلامی مشغول خوردن چی توز نمکی هستیم و نهایت کاری که می کنیم پکی عمیق به سیگار است تازه اگر کانال را عوض نکرده تا ببینیم تیم فوتبال فلسطین در نمایش یک سیرک چند گل خورده!؟
هنوز با دیدن فیلم فهرست شیندلر شانه هایمان می لرزد و رایش سوم با آن سبیل مسخره اش را تا انتهای تاریخ نمی بخشیم، فاجعه تراژیک نازی ها هیچ وقت شاهدین میلیونی و پخش زنده نداشتند و من بسیاری را می شناسم وقتی می گویی آشویتس یاد بچه هایی می افتند که با نقاشی های رنگارنگشان که در آن یک خانه بود با پنجره و دودکشی که از آن گرما بلند می شد، لابه لای گازها و کوره ها آخرین لبخندشان را می زدند،تصور می کنند. بچه هایی که قرار بود انسان را بسازند که به قول جان لنون تصور کردنش سخته...
ما امروزه مجبوریم تا آشویتس را بنویسیم و تصور کنیم تا زمانی که قلب این شامپانزده جهش یافته به نام آدمی می تپد یادش بماند که تا چه اندازه می تواند شنیع باشد.
امروز دیگر مساله یک گروه تروریستی یا بنیادگرا و جنگ بین شیعه و سنی و خلیفه احمق سیاه پوش نیست بلکه مساله از بین رفتن قبح فاجعه ای است که هر چه بیشتر به اشتراک گذاشته می شود و لایک می خود از یک امر تراژیک به یک کار درام تبدیل می شود و اندک زمانی نمانده تا سانتی مانتالش کنیم...
وقتی عده ای که مدعی انسان والایند و خود را بقایای کتابی می دانند که وارث خرد و آب و روشنی اند این چنین در برابر چشم میلیاردها انسان سر عده ای دیگر را می برند فقط سر چند نفر را نبریده اند!!
داعش و تمام حامیانش و تمام کسانی که مدعی مبارزه با این توحش رداپوش مقدس که بی اذن اسم الله دست به تجاوز گروهی به زن ها نمی زنند و نامش را گذاشته جهاد نکاح و به یقیین مدعی بهشت نیز هستند در حال بریدن سر آدمیت هستند، انسانیتی که پا به فضا گذاشته اما در پشت اکانت های مجازی خود تنهایی اش را غمباد می گیرد.
وقتی یک عده که ما مدعیان منورالفکر! بودن آن ها را بربر می خوانیم می توانند از یوتیوب و فضای نت و شبکه های اجتماعی که لابد با ادعای گزاف کاخ نشینان سفید! برای اعتلای دموکراسی و آزادی بیان ساخته شده اند، شمشیری دو لب ساخته اند که در یک ویدئوی سر چندین انسان را سربریده و به تمامی انسان های جهان از توالت های معابد در توکیو تا پشت میزهای قمار لاس وگاس در گوشی اپل 6 نشان می دهند و با هر کلیک ما فرایند عادی سازی شروع شده و ما عادت می کنیم به خفه خون گیری عمومی در برابر این جنایت فجیع که انسان بر انسان روا داشته...
اگر دیروز بساط بسمل شدن در شعرها مزین می شد تا صله ای گرفته شود امروز را چه بنامیم که همراه با دیدن ویدئوی سربریدن دولت اسلامی مشغول خوردن چی توز نمکی هستیم و نهایت کاری که می کنیم پکی عمیق به سیگار است تازه اگر کانال را عوض نکرده تا ببینیم تیم فوتبال فلسطین در نمایش یک سیرک چند گل خورده!؟
No comments:
Post a Comment